شب اوّل میباره چشمامون نم اشکا از دل شیدامون تا که اسمت می‌شکفه رو لب‌هام ای آقاجون دل من شده کودک خونه‌ی تو که می‌گیره همیشه بهونه‌ی تو آخه از کی بپرسه نشونه‌ی تو به فدای سرت دلت شعله‌ورت شده عرش خدا پر بال و پرت دل دریاها کویر و هامون همه لیلاها به غمت مجنون دل سنگم آب میشه با غم‌هات ای آقا جون دل قاصدکم همه‌جا پی تو مثه برگ خزونه، آواره‌ی تو توی رویاها، سمت ستاره‌ی تو به فدای تنت تن بی‌کفنت شده اشک خدا پر پر زدنت تو که روضت، درمون دردامه تو که اسمت رو لب شیدامه دل و جون و زندیگیمی آقا؛ من می‌خوامت دل من شده خونه‌ی ماتم تو به فدای هلال محرّم تو توی عالمه سایه‌ی پرچم تو ببرم به حرم غمتو می‌خرم به فدای غمت، پدر و مادرم